سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پنج شنبه 85 مهر 13 , ساعت 10:19 صبح

دیشب تو یکی از صفحه ها مطلب کسی را دیدم که برای طلبه ی دیگری نوشته بود که : چرا تبلیغ نرفتی و قم هستی. با دیدن این جمله به ذهنم رسید مجموعه مطالبی در رابطه با عوام زدگی طلبه ها بنویسم و نوشته اول از این مجموعه را به موضوع تبلیغ اختصاص می دهم 

تلقی بسیاری از طلبه ها از تبلیغ این است که سالی یک بار یا دو بار از قم به طرف یکی از روستاهای دور افتاده و هر چه محروم تر بروند و با وعظ و ارشاد مردم وظیفه مهم تبلیغی خودشونو به جا بیارن.

ولی به نظر من این روش و فکر صحیحی نیست.

اولا باید بگویم که اصل مسأله تبیلغ و لزوم آن بر طلبه یک مسأله مسلم است که احتیاج به استدلال نداره.

ولی باید توجه داشت که تبیلغ هم اگر یک واجب شرعی به عهده طلبه است طلبه باید دقت داشته باشد که این وظیفه را به بهترین شکل و با بهترین کیفیت انجام بدهد.

این مطلب باعث می شه که طلبه فکر کنه تا پیدا کنه که

اولا: ظرفیت و امکانات او چقدر است . این مطلب شامل عناوین بسیاری می شود :

1. میزان تحصیلات : اینکه فرد در چه حدی از توانایی علمی و عملی است بسیار مهم است . توجه داشته باشید مطلبی را که هنوز برای خودمان حل نشده چگونه می خواهیم در مواجهه با مردم برایشان تبیین کنیم .

2. عدم تزاحم این واجب با واجب های دیگر : به طور مثال وظیفه اولی طلبه در سالهای اول طلبگی درس خواندن است چون از قدیم گفتن : بی مایه فتیر است . پس طلبه در این سالها حق تبیلغ ندارد .

3. روحیه و انگیزه های قوی: طلبه ای که در محیط خاصی روحیه تبلیغ ندارد نمی تواند تبلیغ موفقی داشته باشد و چون جای کس دیگری را اشغال کرده است این کار او مزاحمت برای فرد مناسبتر خواهد بود که بی اشکال هم نیست.

4. توانایی در پاسخ گویی به مطالب خاص: مثلا کسی که به تبلیغ در دانشگاه می رود باید در جواب گویی به مسائل شرعی و اعتقادی و روانشناسی و مشاوره تبحر داشته باشد و بدون دانستن این مطالب نمی تواند پاسخ گو باشد . البته منظور من پاسخ صحیح و راهگشاست نه اینکه با پاسخ های نسنجیده و اشتباه یک مشکل را هزار کنیم.

ثانیا :‏ با توجه به شرائطی که او دارد چه جایی برای تبیلغ او مناسب است یعنی اگر مثلا شش سال است که درس می خواند و هنوز بسیاری از مسائل اعتقادی و اسلامی را به درستی نمی داند حتی اگر برایش امکان تبلیغ در دانشگاه وجود دارد باید بداند که این تبلیغ وظیفه او نیست و با اشغال این جایگاه مرتکب گناه هم شده است.

یا مثلا اگر در همین سطح از سواد است باید وقت بسیاری برای تحصیل خود بگذارد و رها کرد تحصیل و رفتن برای تبلیغ در ماه مبارک رمضان چون مقتضی عقب ماندن در امر تحصیل است گناه محسوب می شود.

ثالثا : باید توجه داشت تا جایی مهمتر وجود دارد که در توان طلبه هم هست حق انتخاب کم اهمیت تر را ندارد. مثلا طلبه فاضلی که در محیط دانشگاه می تواند مؤثر باشد اگر به روستایی دور افتاده برود نه تنها انتخاب درستی نکرده است بلکه وقت خود را نیز تضییع کرده است و باید جواب گو باشد. یا مثلا فردی که توانایی تبلیغ برای جوانان دارد حق تبلیغ برای پیران را ندارد.

رابعا : باید توجه داشت که تبلیغ از جهت دیگری نیز رتبه بندی دارد و آن هم این است که اگر مبلغ خود را مرکز یک دایره حساب کند به ترتیب دایره هایی که اطرافش وجود دارند باید از نظر معارف اسلامی به حد متناسبی رسیده باشند تا مبلغ به دایره بعدی پابگذارد یعنی مثلا اگر در خانواده ی خود مسائل اسلامی را بیان کرده یا به هر جهت خانواده اش از این جهت مشکلی ندارند می تواند به تبلیغ افراد محله و همسایه بپردازد و اگر محله بی نیاز است حق دارد در قسمتی دیگر از شهر و به همین ترتیب.

خامسا : امتداد در کار تبیلغ هم مسأله مهمی است . اگر بتوانیم برای سالهای متمادی برای یک جمع خاص کار تبلیغ را انجام بدهیم به نظرم اولی از این است که هر دوره تبلیغ را در جایی باشیم چرا کع کار ممتد و مستمر می تواند ایجاد تغییر کند و الا هر جایی رفتن و چند کلمه گفتن و بعد جای بعدی و نفر بعدی نمی تواند مؤثر باشد.

این مسأله باعث آفتهای زیادی شده است چرا که در پایان مثلا یک ماه مبارک رمضان نه مردم و مخاطبین به درستی مبلغ خود را شناخته اند و نه مبلغ با روحیات افراد و شرائط و فضا آشنا شده است و این هم برای اعتماد مردم به مبلغ مضر است و هم برای تبیلغ مبلغ.

بنابراین بسیاری از تبلیغ هایی که انجام می شود دچار مشکل اساسی است چرا که  طلبه وظیفه اصلی خویش که راهنمای و ارشاد خانواده بعد اقوام دور تر بعد محله بعد شهر خودش را رها کرده است و به سوی یک روستای دور افتاده رفته است.

با توجه به همه این مطالب و مطالب بسیاری که در ذهنم هست امر انتخاب محل تبلیغ به مهمی خود تبلیغ است و باید طلبه ها با دقت و وسواس به آن فکر کنند .

بی مبالاتی در این امر باعث شده است که وضع فرهنگی شهری چون قم شرائط مناسبی نداشته باشد . دبیرستانها قم از جهت اسلامی تغذیه کافی نشوند و در بسیاری از دبیرستانها حتی در ما رمضان هم از وجود مبلغ بی بهره اند تا چه رسد به همه سال . از همین جهت است که می بینیم انواع شبهات اعتقادی که تا قبل از این بین گروهی دانشگاهی وجود داشته است به دبیرستانها و از آنجا به خانه و چه بسا خانه های همین مبلیغن راه پیدا کرده است.

از خواننده های محترم در خواست دارم تا با نظر دهی فعال و وارد بحث شدن در تقویت این بحث کمک کنند. متشکرم.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ